اسم من ترکي است

براي يک مرد انگليسي اسم مسخره اي است، ميدونم

والدين من توي هواپيمايي بودند که سقوط کرد ، اونا اينطوري با هم آشنا شدند

 

راي همين اونا اسم هواپيما رو روي من گذاشتند

کسي اسم يه هواپيماي سقوطي رو
بعنوان اسم آدم انتخاب نميکنه

 

اون تاميه

اون به مردم ميگه
اسمش رو از اسم يه تفنگ گرفتند

 

اما من ميدونم که اسمش رو از روي يه رقاص
باله معروف قرن نوزدهم انتخاب کردند

 

از وقتي که يادمه اونو ميشناختم او شريک منه

اين بدان معني نيست که دستم رو ميگيره و با هم قدم ميزنيم

بلکه به اين معناست که من سعي ميکنم
تا جاييکه ممکنه از دردسر دور نگهش دارم

بهش سخت گيري ميکنم
تا تحت کنترل نگهش دارم

اما واقعا مثل برادرم ميمونه

 

من در مورد الماس ها چي ميدونم؟
من يه مروج ورزش بوکس هستم

من تا يک هفته پيش يه مروج خوشبخت ورزش بوکس بودم ، پس

من در مورد الماس ها چي ميدونم؟

 

مگه اونا از آنتورپ نميان؟

 

هايمي ، ميشه به اين گوش کني؟
مگه چاره ديگه اي هم داريم؟

به اين معني نبود که قطعه ادبي باشه

داستان قشنگيه، آدم و حوا

...در رابطه با رشته هاي اخلاقي و ومعنوي است

ما خواستن اينکه يه مرد بالغ و عاقل باورش کنه؟...

 

اين چيه؟

 

خوب ، چيه؟

 

ميخواي من چيکار کنم ، شلوارم از پام بيوفته؟

خيلي خوب ، ميتوني رد بشي

 

داستان قشنگيه

 

فقط يه داستانه ، همين

مذهب کاتوليک بر اساس ترجمه غلط شکل گرفته

ديگه کافيه ، رابين ، يه چيزي بگو

گوش کن، سرت شلوغه؟
من تمام داستان رو برات خواهم گفت

محققين علم تفسير به غلط انجيل يوناني را
...ترجمه کردند کلمه هيبرو براي زن جوان

را محققين به اشتباه باکره ترجمه کردند...

... اشتباه ساده اي بود

چونکه فقط يه تفاوت بسيار ناچيز...
اما ماهرانه در هجي کردن کلمه بود

 

پس اينطوري اونا به يک پيغمبري رسيدند

نگر که حامله باکره شد
و پسر خدارا به دنيا آورد

مي فهمي؟ اين کلمه باکره بود که
توجه مردم رو به خودش جلب کرد

اين چيزي نيست که هر روزه يه باکره

حامله بشه و پسر خدا را بزاد

 

اما بزارش براي يه چند صد سالي
...تا خودشون دريابند

و چيز بعدي که اپم ميدونه اينه که...
يک کليساي کاتوليک مقدس داري

اوي وي ، چي داري ميگي؟

...من دارم ميگم ، فقط به خاطر اينکه نوشته شده

دليل به صحت داشتن آن نيست..

،بهشون فقط اميد ميده
مهم نيست که حقيقت باشه يا دروغ

،مردم دوست دارند اينطوري باور کنند
ديگه نميخوان چيز ديگه اي رو بشنوند

به هر حال بگذريم ، کي رو قراره ببينيم؟

 

مايکل
الو؟

 

موتي

رادي!راد ، راد ، لطفا بزار بيان تو

 

راد ، اشکالي نداره ، بزار بيان

مايکل
موتي

،مارو نيم ساعته که منتظر گذاشتي
مگه با ما خصومتي داري؟

 

همه دراز کش رو زمين

 

!بخواب رو زمين

 

!بخواب رو زمين

!دراز بکش لعنتي

 

!بخواب زمين
!بخواب زمين لعنتي

 

!همه رو زمين

!رو زمين

 

!گفتم همه رو زمين

زمان
!هفت دقيقه

 

سنگ قيمتيه کجاست؟

 

سنگ کجاست؟

 

سنگ کجاست؟

 

مايکل ، سنگه کجاست؟

 

هواپيمات ساعت چند حرکت ميکنه؟

 

بيست دقيقه ديگه

 

اسلحت رو بده من

 

وقتي رسيدي لندن ...

... اگه اسلحه خواستي ...

 

با اين شماره تماس بگير...

 

بوريس
بوريس

 

اون ميتونه هرچي بخواي برات تهيه کنه

 

اون مجازه اينکار رو بکنه؟

اين يه مسابقه بوکس بدون مجوزه
مسابقه قلقلک نيست

اين جوونا ميرن تو رينگ تا دخل همديگه رو بيارن

 

پس اون سوسيس ها چي شد، چارلي؟

دو دقيقه ديگه ، ترکي

 

نگاش کن ، من چطوري قراره از اون تو
اين تشکيلات رو اداره کنم؟

ما احتياج به يه دفتر مناسب داريم

من يه جديدش رو ميخوام ، تو بايد برام بخريش

چرا من؟

 

خوب ، تو به کاروان آشنايي داري

چطوري آشنايي دارم؟

،تو يه تابستون توي يکي از اونا زندگي کردي
اين يعني اينکه بيشتر از من ميدوني

و از طرفي نميخوام که از در مورد قيمتش سرم کلاه بره

مگه همين چشه؟

 

هيچ عيبي نداره ، تامي

خيلي هم در حد عالي هست

فقط يه کمي از رنگش خوشم نمياد

 

،ترتيبش داده شده
تو فقط بايد بري بياريش

 

اين هم آدرسش

 

اين براي کمپينگ خوبه

 

تو ده هزارتا داري ، و اين براي تنوع چيز بدي نيست

 

پس اين سوسيس ها چي شدند؟
پنج دقيقه ديگه ترکي

 

پنج دقيقه پيش گفتي دو دقيقه ديگه

اونا کولي هستند، مگه نه؟

من از اون کولي ها متنفرم

تو بچه حساسي هستي تامي

 

خاک بر سر من ، انقدر ساز مخالف نزن

 

اين چيه؟
کمربندمه

نه ، تامي يه هفت تير تو شلوارته

هفت تير تو شلوارت چيکار ميکنه؟
براي محافظته

محافظت از چي؟

آلمان ها ؟

چطور ميخواي جلوي منفجر شدنش رو موقع شستن بگيري؟

از کجا آورديش؟
بوريس تيغ کش

،منظورت بوريس آب زيرکاهه
لعنتي روسي است

 

سنگينه، مگه نه؟

 

سنگين خوبه

 

سنگين قابل اعتماده

اگه کار نکنه ، هميشه ميتوني اونو باهاش بزني

بوريس تيغ کش يا بوريس خالي بند

خميده مثل داس روسي و سرسخت مثل چکش
که روي داس به صورت ضربدري قرار گرفته

ظاهرا کشتن اين حروم زاده کار غير ممکنيه

 

برگرديم به شريکم ،تامي

...او امور ديگري را هم اداره ميکنه

...ماشين ها و دستگاه هاي سکه انداز...

که براي روز مبادا بکار مياد...

اما فعلا تامي فکرش کمي مشغول کارهاي حفاظتيه

 

خيلي خوب اينو برش ميدارم

 

يه دليل ديگه اي هم براي انگيزه جديد تامي
براي حمل سلاح آتشين وجود داره

دير يا زود، در بوکس غير مجاز آدم مجبور
:به دست و پنجه نرم کردن با اون دليل ميشه

بريک تاپ

اگه اون ارزش شرط بندي کردن نداره ، پس نميدونم چيه

خيلي بد به نظر نمياد ، مياد؟
نه، خيلي هم عالي به نظر مياد

تو بهش افتخار خواهي کرد

تو فکر ميکني که مردم بايد چنين
کاري رو براي من بکنند، گري؟

که من بهشون افتخار کنم؟
آخه شما شايستگيش رو داريد ، آقا

چاپلوسي رو بزار کنار

 

اين کار سگ هاست

 

تو که سگ نيستي ، هستي؟

نه ، نه ، نيستم

...در هر حال

 

تو همه خصوصيات يک سگ رو داري، گري...

همه خصوصيات به جز وفاداري

شايعه شده که علاقه او به استفاده از وسيله اي است
...که حريف رو بدون صدمه اي زمين گير ميکنه

يه کيسه پلاستيکي ، يه رول نوار و يک گروه...
از خوک هاي گرسنه هم ابزار کار هستند

 

تو يه هرزه پرروي کوچولو هستي ، ليام

 

اما من فرصت بازي کردن با تورو ندارم

 

ازش غذاي خوک درست کن ، ايرول

 

شما دوتا به چي عين ميمون خيره شديد؟

 

اگه بايد باهاش کار کني ، فقط مواظب باش
آخرش بهش بدهکار نشي/I

اون وقت بهش مديون ميشي

اين يعني اينکه ، تو توي مشتشي

و وقتي تو مشتش باشي ، ديگه نميتوني بيرون بياي

 

شنيدم که مبارزه گر خوبيه ، خوب من ازش استفاده مي کنم

بهت لطف ميکنم ، پسر

منظورش اينه که من دارم بهش لطف ميکنم

 

چون همه ميدونن که هيچکس در مبارزه هاي
من شکست نميخوره ، برعکس او

 

بيا ايرول ، فکر نکنم اون منو دوست داشته باشه

تو از من خوشت نمياد ، مياد؟

نميدونم منظورت چيه ؟

فقط ميدونم که خيلي دلم ميخواد زودتر
از اينجا خارج بشم ، بو تعفن ميده

 

،مبارزه هاي من خيلي سريع تموم ميشن
پس ميتونم سريع قبل از اينکه مقامات متوجه بشن

روباز بازي کن تا مشکلت رو حل کنم

با روباز بازي کردن تو ميتوني مشکلم رو حل کني

،امرار معاش از راه بوکس کار مشکليه
...بنابراين گه گاهي

آدم مجبور ميشه بر خلاف اصولش رفتار کنه ...

اصولا مجبور ميشي فراموش کني که
براي خودت اصولي داشتي

اين خوکهاي لنکشايري هستند؟

کي با تو داره حرف ميزنه؟

 

او ، آره ، تامي ، بريک تاپ عاشق تاميه

 

منو نااميد نکن

 

تو که نميخواي منو از خودت نااميد کني ، ميخواي؟

 

تو رينگ بوکس ميبينمت

 

...بوريس ، فرانکي چهار انگشته

يه الماس داره به اندازه مشت دست...

بهت گفتم که توي کيف دستيشه که به بازوش بسته

من اونو فرستادم پيشت که ازت اسلحه بخره

ديگه بيشتر از اين ميخواي چيکار کني ، برات بکشمش؟

اما تو هم اينکار رو نکن

چون آمريکايي ها متوجه نميشن که روسي بوده

برميگرده پيش من

 

تو برادر مني ، پس مثل برادرم فکر کن

 

!يه نفر ديگه رو پيدا کن که الماس رو بدزده

فقط نميخوام که دوباره پيش من برگرده

،پس تو هم نده کسي اونو بکشه
باعث برانگيخته شدن شک و ظن ميشه

بنابراين از آدماي احمق براي اين کار استفاده نکن

اون چند روزي در لندن ميمونه
...قبل از اينکه بخواد به نيويورک بره

بنابراين بايد سريع عمل کني ، باشه؟...

 

يه چيز ديگه

شايد کمک کنه

 

اون عاشق قماره

 

هشتاد و شش عيار؟

قطعا بسيار چشمگير است

 

يه سنگ بسيار زيبا

تو پسر خوبي هستي ، فرانکي

و کار فوق العاده اي انجام دادي ، حالا کي برميگردي؟

من بايد قيمت اين سنگ رو دربيارم ، يکي دو روز

در اين باره با پسر عموي من داگي صحبت کن
داگ کله گندهه؟

 

...و فرانکي

 

و چي؟
دور و بر کازينوها نري ها

 

کارت عالي بود ، بچه

مبادا با رفتن به کازينو خرابش کني ، باشه؟
شنيدم، اوي

 

ميبينمت، اوي

 

هشتاد و شش قيراط

کجا؟
لندن

لندن؟
لندن

لندن؟
بله ، لندن

 

...همونجايي که ماهي ، چيپس ، چايي

!غذاهاي مضخرف و بدترين آب و هوا رو داره ، لندن...

 

نه براي من

اون داگه رئيسه ، همه اونو به اسم
داگ رئيس مي شناسند

،اگه سنگ باارزش يا جواهري دزديده شده باشه
اون مردي هست که بايد باهاش صحبت کرد

وانمود ميکنه که جهوده

آرزو ميکنه که جهود باشه

...حتي به خانوادش ميگه که اونا جهود بودند

اما اون به همون اندازه جهوده که بخواد ميمون باشه...

،به نظر اون جهود بودن براي کار و تجارت خوبه
...و در تجارت الماس

براي تجارت خوبه...
!اوي

اون امروز مياد پيشت ، ازش خوب پذيرايي کن

اوي ، خودت ميدوني من دنبال دردسر نيستم

اون دردسر نميفروشه ، کوچکترش کن

فکر کردي من کي هستم؟
اينجا انگلستانه

ما اينجا طبق مقررات و قانون عمل مي کنيم

گوش کن

،اگر سنگها از راه حلال به دست اومده باشه
مي خرمشون ، مگه نه؟

،حالا اگه ناراحت نميشي
وقت ناهارمه ، خداحافظ

 

اينجا چکار ميکنيد؟

اينجا کشور آزاديه ، مگه نه؟

 

اما مغازه آزادي نيست ، هست؟

پس گمشو بورو

 

مي خوام با شما دوتا دختر تو دفترم صحبت کنم

 

من با پسر عموم ، اوي پاي تلفن صحبت کردم

تو بايد به ديدنش بري
بله ، پدر تو به ما گفته بودي

اون توي نيويورک آدم کله گنده ايه
بله ،پدر شما به ما گفته بوديد

مي خوام با شما دوتا تو دفترم صحبت کنم

له ،پدر شما به ما گفته بوديد

 

وزن ، علامت اعتبار اسلحه است

 

من هميشه به اعتبار اهميت ميدم

 

همين رو برميدارم

چقدر قيمتشه؟

هيچي

 

خوب در ازاش چي مي خواي؟

مي خوام برام يه کاري بکني

 

يه مبارزه اي هست که چند روز ديگه صورت ميگيره

 

چه جور مبارزه اي؟

بوکس غير مجاز

 

يه جايي هست که من بلدم در اونجا شرط بندي ميشه

 

...تو براي من شرط بندي کن

 

اون وقت با هم بي حساب ميشيم...

چرا خودت شرط بندي نمي کني؟
...آخه

 

آخه هرکسي نميتونه زياد شرط بندي کنه...

 

من همين الان هم خيلي بدهکارم

 

من يه چيزي رو ميدونم که خيلي ها نميدونند

 

خوب؟

 

چي رو ميدوني؟

 

يه ماشين سفري کمپينگ

ده امتياز
چيکار داريم مي کنيم؟

 

ما داريم يه کاروان مي خريم
از کولي ها؟

تو چه مرگت شده؟
يه کاسه اي زير نيم کاسه هست

نه اگه تو اينجا باشي

اوه ، تو حروم زاده اي

من از کولي ها بدم مياد

 

عجب ماشين قشنگيه ، آقا

به قشنگي دوچرخه تو نيست

دنبال کي ميگردي؟

آقاي اونيل

 

مي خواي صداش کنم؟
آفرين پسر خوب

بريد گمشيد

 

ميري صداش کني؟
آره

 

پس منتظر چي هستي؟
پنج ليري که مي خواي بهم بدي

بورو گمشو ، من خودم پيداش ميکنم

دو و نيم لير
فقط يه لير

تو از اون خسيس هاي عوضي هستي

با اين کولي ها يه مشکل وجود داشت

چکار داري ميکني؟
از سر را برو کنار

نميشه فهميد که چي ميگن

تو تامي هستي؟
دنبال کاروان اومدي؟

آقاي اونيل
منو مايکي صدا کن

نه ايرلندي ، نه انگليسي

چطوريد؟

فقط پيکي

 

ميشه يه نگاه به قد و قوارش بندازي؟

 

چقدر بزرگي؟

بچه ها ، چقدر گنده است؟
خيلي گندس

هي ، مامان ، بيا قد و قواره اين مرد رو نگاه کن

 

،شرط ميبندم يه کمي هم بوکس بازي ميکني
مگه نه ، آقا؟ شبيه بوکسورها هستي

ببين نوشيدني ميل دارند

من بدم نمياد يکي رو بکشم

،اما اين اطراف کشتاري در کار نيست
وگرنه بهتون ميگفتم

دست نزن

يه فنجون چايي براي آقاي گنده

احمق نشو، مايکي ، يه نوشيدني بهتر تعارفشون کن

 

اي کوچولوي کثيف

اون آقا گنده با ما نمياد؟
اون ميخواد مواظب ماشينش باشه

فکر کرده ما کي هستيم، دزد؟
نه ، ابدا اينطور نيست

اون فقط دوست داره مواظب ماشين باشه
ساگ خوبيه، ساگ دوست داري؟

 

ساگ ؟
چي؟

بله، ساگ
ساگ ، از ساگ خوشت مياد؟

اوه ، سگ

البته من سگ هارو دوست دارم

بيشتر از کاروان خوشم مياد
خيلي خوش اومدي

 

طرز حرف زدنشون براي مهارتهاي
چونه زني در کار معروفه

...احتمالا براي همينه که اينطوري حرف ميزنن

تا نفهمي که چي ميگن...

اما اگه تامي بتونه کاروان رو به قيمت
...نصف قيمت درخواست شده بگيره

موقع برگشت بستني خواهد بود...

سگ خوب ، خانواده خوب

،اون يه کمي دلتنگ ميشه
اما زود حالش خوب ميشه

 

بعدا ميبينمتون ، جوانها ميبينمت ، رئيس

خيلي خوب ، مايکي ، به اميد ديدار

 

نمي فهمم اين همه هياهو براي چي بود؟

 

آدمايه بدي نيستند

 

،معامله انجام شده
خودت همونطور که ديديش خريديش

ببين، من همون اندازه که تا حالا
کمکت کردم ، کمکت خواهم کرد

اون ماشين رو ميبيني؟
ازش استفاده کن

بهتره تا هنوز پا داري، فرار کني
گم شي از اينجا بري

 

...کسي شماهارو به اينجا نياورده

مگه اينکه اونا ميخوان يه چيزي رو بدون صحبت کردن بگن...

 

پول مارو پس بده و کاروانت رو براي خودت نگه دار

چرا بايد کارواني رو بخوام که زيرش چرخ نداره؟

مي خواي اين مساله رو با جنگ و دعوا حلش کنيم؟
مگه اينکه از رو نعش من رد بشي

!حالا بريد !بريد رد کارتون

!من بهت اجازه دعوا نميدم
مي دوني که وقتي دعوا ميکني چي ميشه؟

 

ببرش بشونش

 

،به خاطر رضا خدا

 

پول مي خواي؟
من که با تو کاري نداشتم

 

ما براش مي جنگيم، تو و من

 

پس نامردي ميخواي بجنگي

 

!تو مي خواي درازکش بموني

 

!تو مي خواي بخوابي

 

!تو مي خواي بخوابي

بهت قول ميدم که تو تنت ميخاره

يه لگد کشنده براي يه چاق کثافتي مثل تو کافيه ، ميدوني؟

!اي حروم زاده

 

خيلي خوب ، بچه ها
بلندش کنيد

 

...برگرد بخواب رو زمين

وگرنه دفعه بعد نميتوني از جات بلند بشي

 

لعنت به تو

 

تو مريضي من ديگه ميرم

تو هيچ جا نميري، تن لش

 

ميموني تا کار تموم بشه

 

معلوم شد که اون کولي خوش صحبت
...خالکوبي شده

يه قهرمان بوکس کولي ها بوده

که مشت هاش قوي تر از ميخ هاي تابوت بودند

 

فعلا اين آخرين چيزي هست که
در فکر تامي ميگذره

... اگر گورجس تا چند دقيقه ديگه بهوش نياد

تامي ميفهمه که اون هم بايد در کنار...
گورجس مدفون بشه

 

... چرا کولي ها ميخوان توضيح بدن

که چرا يه مردي در محل کمپشون مرده ؟

نه وقتي که ميتونند که جفتشون رو
دفن کنند و از اونجا کوچ کنند

نکنه شماره تامين اجتماعي دارند ، هان؟

... تامي

دعا ميکنه ...

... و اگه نکنه

اون بهتره که اين کار رو بکنه..

 

پسر بد

 

سل
يواش

نه مويسنايت

چي چي ؟

 

مويسنايت يه الماس مصنوعيه ، لينکلن

يه ميکي موسه

 

جعليه

 

واقعي نيست ، خالص نيست

 

... و پشيزي

 

... ارزش نداره

پسر بد من دائم دارم بهت ميگم که
به همون کار گنگستريت بچسب

اين بازي رو بسپار به دست من و سل

 

فعلا خداحافظ

 

اون چيه ، وينس ؟

اين يه سگه، سل

حق نداري اينجا سگ بياري

اين فقط يه سگ بيچارس

از کجا آورديش؟
از کولي ها

بيا

 

اونا با ناراحتي انداختنش بيرون

 

،تو که کولي ها رو ميشناسي
سل ، اونا هميشه سگ ها رو معامله مي کنند

بهتره خطرناک نباشه

 

داري چيکار مي کني؟

 

مي خوام به مغازه عادت کنه ، بد کاري مي کنم؟

 

!جلوي اون سگ رو بگير

! برگرد

 

خيلي خوب ، بوريس

 

نگران سگ نباش
نيستم

 

چيکار ميتونم برات بکنم؟

 

برات يه کاري در نظر گرفتم

من خودم کار دارم

 

پنچاه هزارتا براي يه نصف روز کار

 

ادامه بده

مي خوام از يه نفر که حساب و کتاب
شرط بندي هارو نگه ميداره سرقت کني

 

از روسيه با عشق ، هان؟

 

... من سنگ براي فروش دارم

مقدارش اون قدر هست که خيلي ...
... مرد ها رو به هوس بندازه

...بنابراين اگر هولت نمي کنم...

 

فرانکي ، پسرم ، آروم ، وقتي در روم هستي

 

من در روم نيستم ، داگ

من در عجله هستم

بايد برم شرط بندي کنم

شرط بندي؟

 

رو چي مي خواي شرط بندي کني؟
بامو هريس

 

بوکس غير مجاز؟

 

تو چيزي مي دوني که من ندونم؟

 

برادر ، من احتمالا خيلي چيزها
مي دونم که تو نمي دوني

 

اون نسبت يه استخون حساسه ، مگه تو نيستي ، تيرون ؟

البته که هستم

تيرون رانندگي مي کنه، اون دوره رانندگي رالي ديده

البته که اين دوره رو ديدم

 

نمي خوام اون سگ روي صندلي هاي من بشاشه

صندلي هاي تو ؟

تيرون ، اين يه ماشين سرقتيه ، رفيق

تا موقعي که من پشت فرمون هستم ، مال منه

پس بهتره جلوي سگت رو بگيري
رو صندلي هاي ماشين من کثافت کاري نکنه ، باشه؟

،باورم نميشه تو اينو پيداش کرده باش
کجا پيداش کردي؟

برگشته بود پيش کولي ها

خفه شو
آخه چجوري اونارو پيدا کرده؟

خوب نميدونم من که سگ نيستم ، سل

 

از خودش بپرس

 

مثل اين مي مونه که رادارش
براي خونه کار کنه

 

آروم ترمز کن.

 

فکر کردم گفتي رانندگي بلده ، سل

،تو لازم نکرده نگران رانندگي من باشي
فقط مواظب اون سگ باش

باشه؟

 

چيه ؟

 

،فکر ميکردم تو گفتي اون راننده فراريه
آخه اون از چي ميتونه فرار کنه؟

نگران تيرون نباش ، وقتي مجبور باشه
خيلي هم سريع حرکت مي کنه

فقط به فکر پيدا کردن اسلحه باش

 

اون چيه؟

 

اين يه شاتگانه ، سل

اين که ضد هوايي ، وينسنت

نا سلامتي مي خوام ايجاد وحشت کنم، مگه اينطور قرار نيست؟
تو با اين ايجاد جهنم مي کني ، وحشت رو فراموش کن

 

اين که اصلا شبيه به ثبت شرط بندي نيست

چرا اينجا ترمز کرديم؟
مگه اونجا چشه

اونجا جاش تنگ تره

 

تنگ تره ؟

 

تو اون قسمت ميشه يه جمبوجت رو پارک کرد

ولش کن ، اون يه احمقه ، مگه نيستي ، تيرون ؟

البته که هستم

 

يه احمق به تمام معنا ، تيرون چيکار کردي؟

آره ، تيرون ، چيکار کردي؟

ببين ، سر به سرم بزاريد اينطوري ميشه

اشکالي نداره ، نه ديگه تکونش نده

،مردم متوجه خسارتي که زديم ميشن
چرا اينکارو کردي ؟

نديدمش خب

،يه کاميون چهار تني رو نديدي
بسته بادوم که نبود

زاويه ديد نداشتم

 

پشت سرت بود ، تيرون

وقتي دنده عقب ميري ، خيلي چيزها
ممکنه در پشت وجود داشته باشه

 

اون سگ رو کنترل کن

 

اين سگ رو از روي کولش بردار
سگ رو از روي من بردار

 

،اون اسباب بازي رو بده من
دفعه آخر با اون ساکتش کردم

 

قاپ نزن

 

اون نميتونه يه توپ کامل رو قورت بده

 

آره

 

... عجب مکافاتي ...

... گورجس، جورجو گذاشتي ...

... تو يه مسابقه بوکس شرکت کنه ...

اون هم دو روز قبل از اينکه با بامبو بخواد مبارزه کنه ؟...

،اون نصف قد و قواره اون بود
اصلا انتظار نداشتم صدمه اي بهش برسه

تو اون مرد رو توي يه مسابقه
بوکس با دست برهنه قراردادي

پس چه انتظاري داشتي؟

فکر کردي برديش طب سوزني ؟

حالا تو چرا ناراحتي ؟

توي لعنتي منو ناراحت کردي

تو مسبب همه اينا هستي

 

تو خودت گفتي که معامله رو به بهترين نحو انجام بدم

من حساب اتحاد اونارو نکرده بودم

...تفاوت بين باخت ده هزارتا و بستري کردن گوجس

و يک معامله خوب رو حساب نکرده بودم

 

...حالا چحوري به بريک تاپ توضيح بدم

که اين مبارزه انجام نميشه ؟

 

ما يه مبارزه گر جايگزين مي کنيم

و لابد اميدواري که اون متوجه نشه ؟

کدوم ديوي رو جايگزين اون کنيم ؟

 

جان اسلحه چطوره ؟

 

يا ويلي مشت وحشي ؟

تو که آقاي امور جاري نيستي ، هستي ؟
کجاي کاري ؟

 

... ويلي مشت وحشي ديوانه شده

 

جان اسلحه هم خودش رو با تير زده ...

 

يا مسيح

 

چيه ؟

بايد از اون يارو کولي استفاده کنيم

 

چقدر بابتش به ما پول ميدي؟
ده هزار تا

مسخره است ، من بيشتر از اونو با توبوس درميارم

 

باشه ، قبوله

 

به خاطر کاروان اينکار رو مي کنم

 

به خاطر چي ؟

کاروان

با همه مزايا
اين ما بوديم که کاروان مي خواستيم

 

به هرحال ، اين يکي چه ايرادي داره ؟

اين براي من نيست، براي مادرمه

 

چي ؟

مادرش

 

بريک تاپ شرط بندي هاي غير قانوني رو اداره مي کنه

اونا هر چيزي رو که در ارتباط با خون
و درد و رنج باشه شرط بندي مي کنند

... حال من دارم مبارزه گر عوض ميکنم

 

و بريک تاپ هم ميخواد از اين موضوع...
به نفع خودش بهره برداري کنه

... مي خواد شلوارم رو از پام دربياره

معاملش رو بهم فرو کنه..

...اگر من تعويض کولي رو نداشتم

اون منو از وسط نصف ميکرد...

 

اين آدما ميتونن جذابيت
رنگ ديوار ها رو جذاب تر کنند

 

،خيلي بد جنس به نظر مياي ديگه
اي پشمالوي لعنتي ، مگه نه ؟

 

وقتي ميزاريش تو رينگ مسابقه از ترس به خودش ميرينه

،با اون چوب بهش سيخونک بزن
عصبانيتش رو بيشتر کن

 

از جنگ سگ خوشت مياد ، ترکي؟

 

ما گورجس جورج رو از دست داديم

 

يه بار ديگه تکرار کن

 

ما گورجس جورج رو از دست داديم

 

کجا از دست داديش؟

اون که کليد ماشين نيست که گمش کني ، هست؟

چيز کوچولويي هم نيست که گم شده باشه ، هست؟

ما عقب نشيني نمي کنيم

غلط مي کني که بخواي عقب نشيني کني

ما فقط داريم مبارزه گرمون رو عوش مي کنيم

 

،اوه ، خاک عالم تو سرم من
دوست دخترت عجب صدايي داره ؟

با کي داري عوضش مي کني ،خوشگله ؟

تو نميشناسيش ، ولي کارش خوبه

کارش خوبه ؟

،براي من مهم نيست، ميخواد محمد علي باشه يا بروس لي

شماها نميتونيد مبارز عوض کنيد

ما هنوز سر قولمون هستيم
نه

،من تمام شرط بندي هاي خودم رو مي بازم
تو نميتوني بوکسورت رو لحظه آخر عوش کني

بنابراين ، نه ، من نميزارم که اين مبارزه
صورت بگيره ، اين وراج پرحرف

مي توني شرط بندي هارو سر مسابقه انجام بدي

جلو دهن اون هرزه رو بگير ، ترکي
وگرنه کتک ميخوره

مي خواي کتک بخوره ، خوشگله ؟

 

مطمئن شو که بوکسورت راند چهار بخوره زمين

 

متوجه که ميشي ، مگه نه ، ترکي ؟

 

:اين تنها جايي بود که نمي خواستم باشم

مديوني به او

که معنيش اينه که تو مشتش هستم

رفيق ، تو داري روي يخ نازک راه ميري

 

و وقتي اين لايه يخ بشکنه من زير او خواهم موند

 

حالا بريد گمشيد

 

داگ ، فرانکي چهار انگشته کجاست ؟

،من از کجا بدونم ، من که مادرش نيستم
اما قراره بعدا ببينمش

بعدا کي ؟
اون ازم پول نقد خواسته

اون بعد يه مسابقه برميگرده

 

مسابقه ؟

منظورت از مسابقه چيه؟
يه مسابقه بوکس؟

 

توش قمارم هست؟
يه مسابقه بوکسه ، اوي

همراهش يه کيف بود؟
آره يه کيف داشت

اونوقت اين احمق با اون کيف ميخواد بره قمار؟

تو داري در باره فرانکي که من با قمار کردنش
مشکل دارم، فرانکي چهار انگشتي صحبت مي کني؟

من که تله پاتي ندارم ، اوي

،اما به اندازه کافي حماقت داري
فقط همين رو ميتونم بهت بگم

ميدوني چرا بهش ميگن فرانکي چهار انگشته؟

نه نمي دونم

چون که اون با آدماي خطرناک، شرط بندي هاي احمقانه مي کنه

،و وقتي شرطش رو پرداخت نمي کنه
اونا قطعه قطعش ميکنن

من در مورد معامله صاب مردش صحبت نمي کنم

مطمئنم که ميتونه باخت خودش رو پرداخت کنه

نه با کالاي من ،مسواک داري؟
ما داريم ميايم لندن

شنيدي چي گفتم؟
!من دارم ميام لندن

 

!اوي
!خفه شو بشين ، کچل عوضي

 

... دوست ندارم کشور خودم رو ترک کنم

اگر هم ترک کنم به جايي کمتر از
...سواحل شني و هواي گرم

با مشروب هايي که کنارش يه ني...
با چتر کوچولو باشه نميرم

 

ما اينجا هم سواحل شني داريم

خوب ، کدوم احمقي مي خواد سواحل اينجارو ببينه؟

اميدوارم از توجه و اهميت من
نسبت به دوستم فرانکي ممنون باشي

،حالا اومدم پيداش کنم
و تو کمک ميکني تا پيداش کنم

و از اون مسابقه هم شروع مي کنيم

 

حالا چطوري اينو از بدنش خارج کنم؟

احتمالا با سرفه کردن مي پره بيرون

اون وقت حالش خوب ميشه

خدا نکنه

مي خوايم اين دفتر شرط بندي رو سرقت کنيم يا نه؟
آره ، مرد بزرگ

پس منتظر چي هستيم؟

ما منتظر مردي هستيم با چهار انگشت
که حامل يه کيف دستي است

آخه براي چي؟

براي اينکه قرار بر اينه که روسها
به کيف دستي برسن و ما به پول

مگه چي تو کيفه؟

،تورو به خدا ، تيرون
فقط به اون فرمون تمرکز داشته باش

 

خدايا

امشب برنامه خصوصيه ، آقايون
من بخوبي از اين موضوع باخبرم

براي همين ما اومديم اينجا

 

آفرين، اين راه ورود از پشته

اوه ، واقعا؟
فکر کردم در جلوست

 

امشب برنامه خصوصيه ، آقايون
من بخوبي از اين موضوع باخبرم

 

بليط

بالاخره ما وارد اين محل ميشيم يا نه؟

اوي ، اوي ، تو بايد متوجه باشي

،اينجا مثل وگاس نيست
و اين مسابقه هم قانوني نيست

من دنبال وگاس يا قانون نميگردم

من فقط دنبال فرانکي مي گردم

اينو ميدونم، و اون هم گفته که به اينجا مياد

اگر قماري در کار باشه، پس حتما مياد
بهتره با هم درگير نشيم

امشب از باخت حريف خيالمون راحت باشه؟

،اون در راند چهار کارش تموم ميشه
نگران اين مساله نباش

 

اون خودشه؟

نميدونم ، چندتا انگشت داشت؟

ببخشيد ، دوربين دم دستم نبود

بهتره به جاي نشستن و وراجي کردن
نمايش رو شروع کنيم

 

ميدوني اين تشکيلات شرط بندي متعلق به کيه؟

... اگه بدوني که چي برات خوبه همه چي رو ميدي بهم

 

چيکار داري مي کني؟

به نظرت دارم اين بالا چيکار ميکنم؟

 

ديگه داره دردم ميگيره ، سل

اون پرده رو بنداز

 

چطوري ، وينس؟

حالم خيلي بهتر ميشه اگه
انقدر اسمم رو صدا نکني

اين کيف رو پر کن
زمان شرط بندي تموم شده

 

من نيومدم اينجا که شرط بندي کنم

...ممنون ميشم

...اما تمامي شرط ها...

 

...به پايان...

رسيدند...

 

،اگه تمامي شرط بندي ها تموم شده باشند
يعني اينجا پولي نداره ، داره؟

 

من اين مضخرفات رو باور نمي کنم

،من اصرار ندارم باور کني
اين واقعيت بود که بهت گفتم

 

چي داري؟

 

راستش ، هيچي

 

يه مقداري سکه ، اما هيچ اسکناسي نيست

 

دستات رو نشونم بده

 

تو پنج تا انگشت داري

 

سکه هاي مسي

 

منظورت از سکه هاي مسي چيه؟

 

اين در باز نميشه چونکه در حفاظتي اينجاست

اينو نگه دار

 

پام

 

براي چي ناله مي کني؟
حتي به پات هم دست نخورده

 

ما گند زديم

 

شما دوتا داريد چيکار مي کنيد؟

 

زودتر مارو از اينجا ببر

 

تيرون ، چيکار داري مي کني؟
گفتم زودتر مارو از اينجا ببر

 

اين مرد ديگه کيه ، تيرون؟

 

اين همون مرد چهار انگشتي با کيف دستي است ، ويني

 

... در گوشه قرمز

...ما جوان شکست ناپذير...

پس مايکي راند چهار ميخوري زمين ، فهميدي؟

فقط مواظب باش منو نکشه

 

...پس آماده شنيدن خرد شدن استخوان ها

...با مسلسل يک ضربه اي باشيد...

!معرفي مي کنم ، مايکي

 

...و در گوشه اي ديگر

 

حالا مي دونم که اون شبيه يه خرس چاق مي مونه

چاقه ، اما خطرناک و کثيفه

!بمب افکن و مرد هميشه خشن هريس

 

حالا اقلا سعي کن که شبيه به يک جنگجو باشي

...پس بيايد آماده بشيم

!تا مبارزه رو شروع کنيم..

 

هيچ ميدوني به من چهل هزارتا خسارت خورد؟

موضوع چيه؟

من برات جبران مي کنم
من اصلا از اين بابت خوشحال نيستم ، بريک

قول ميدم براتون جبران کنم، همه چي به عهده من

اوه ، اون کولي حروم زاده منو تو دردسر انداخت

 

از انعامي که دادي متشکرم ، بريک تاپ

،گوش کن ، مو چتري عوضي
...اگه جلوت استخوان سگ بندازم

نمي خوام بدونم که مزش خوب بوه يا نه...

اگه يه بار ديگه جلوي من رو بگيري
ميدم شاهرگت رو بيخ تا بيخ ببرند

 

اون اومد
خوب ، تو براش توضيح بده

 

چيکار داريد باهاش مي کنيد؟
کيف دستي به دستش وصله

پس چرا نبريديش؟

ما قصاب نيستيم،يوريس

اما کيف به دستش وصله

ببين ، ما ...اين ديگه مشکل توست

 

در ضمن هيچ پول نقدي تو دفتر شرط بندي نبود

 

باشه

 

اين ده هزارتا رو بگير

نه،نگهش دار، ما اينو ميخوايم

اقلا نصفش رو

 

چيزي که توي کيف بوده مال منه

،و اونچه که در دفتر شرط بندي بوده مال شماهاست
باشه؟

،مي دونم پول زيادي نيست
اما اين ده هزارتا هم ميتونه کمک باشه

نه،متاسفانه براي اين کار دير شده

ما نصف اينو مي خوايم،چونکه تازه داريم
خيلي دست و دلبازي از خودمون نشون ميديم

حقمونه که همه اينو براي خودمون نگه داريم، بوريس

 

!بپا

 

اسلحه رو بنداز ، گامبو

 

اي احمقها، اون نميتونست اسم من رو بفهمه

 

سنگ رو بده من

 

توي کيفه
چي؟

 

توي کيفه

تو الماس رو گذاشتي توي کيف؟

 

بازش کن والماس رو بده من

 

تنها کسي که رمز کيف رو ميدونست
تو همين الان زدي کشتيش

 

ديگه بعد نمايش مايکي
آفتابي شدن کار عاقلانه اي نيست

بريک تاپ، به زودي به قصد کشتن تامي
مايکي و من به سراغمون مياد

مي دونم که اون دنبال ما ميگرده، اما چاره اي ندارم

 

،خوشحالم که کشور رو ترک مي کنم
اما براي اين کار احتياج به پول دارم

اماتمام پولي که دارم داخل صندوق توي دفترمه

...وقتي پول رو بردارم

خوک ، خوک

 

لعنتي

 

پس شکرهارو اونجا نگه ميداري

 

دنبال چي بو کشيديد به اينجا اومديد؟

 

اين رفتار به نظر خصمانه مياد، مگه نه جان؟

و ما از خصومت خوشمون نمياد، مگه نه ، ايرول؟

 

نه خوشمون نمياد جان

 

من تازه دادم کفش هام رو واکس زدند

 

بورو کتري رو روشن کن

 

شکر هم مي خوري؟
نه،متشکرم،ترکي

 

من خودم به اندازه کافي شيرين هستم

 

اون ديگه حالا مشکل شماست

 

باشه؟

 

... ميتونيد ده هزارتارو به همراه جسد نگه داريد

...اما اگر يه باره ديگه ببينمتون، اي حروم زداه ها...

 

به ، بهش نگاه کنيد

 

من تا يکي دو روز ديگه يه مسابقه با
دست برهنه بدون دستکش ترتيب ميدم

ميخوام از کولي استفاده کنم

 

بله ، البته

البته و زهره مار

ازت درخواست نکردم، داشتم بهت ميگفتم

 

... اما اين دفعه

 

مي خوام که اون راند چهار شکست بخوره ...

 

و اين دفعه خيلي جدي دارم ميگم

 

مي دونم که اومده بودي در صندوقت رو باز کني

 

حالا ميتوني بازش کني

ترکي يه حرومزاده کوچيک پرمشغله بوده

به نظرم به اندازه کافي از اين موضوع قِصِر در رفته

،فکر کرده ميتونه تو رو تو دردسر بندازه
ايرول، من جاي تو بودم انقدر فکر نميکردم

اين از اين يکي

حالا اون احمق هايي که به دفتر حساب
شرط بندي ها رفته بودن رو برام پيدا کنيد

امروز پيداشون کنيد

 

گل آفتاب گردون براي شما، خانم اونيل

 

تامي

 

تو يه مار توي چمنزاري، مگه نه؟
اونارو از کجا آوردي؟

شماها دنبال پسر من ميگرديد ، مگه نه؟

مي دونيد کجا ميشه پيداش کرد؟
آره

 

مي شه لطفا در اين اطلاعات مارو هم سهيم کنيد؟

نمي خوام پسرم رو توي دردسر بندازيد

 

اون تنها پسر منه و پسر خيلي خوبيه

 

داره دوره ميبينه

 

دوره چيه؟

 

دوره خرگوش گيري

 

... اونا دو تا بپا گذاشتند
مثل سگ ميمونن، قبل از اينکه تو بپرسي

 

روي يه خرگوش

 

و خرگوش بايد از سگ ها جلو بزنه

اگه جلو نزنه چي؟

 

خوب ، دخل خرگوش مياد، مگه نه؟

 

حسابي هم دخلش مياد؟

 

آره ، تامي

قبل از اينکه آلمان ها برسن

 

اين ناز نازي ها رو ميشناسي، تيرول؟

... من خيلي از اين ناز نازي ها رو ميشناسم

ولي کسي رو به احمقي اين دوتا نميشناسم...

جان؟

 

کمکي نميتونم بکنم

 

تيرون

اي چاق احمق حروم زاده

 

مي خواي اين کار رو بکني؟
بستگي داره

به چي؟

به تو که اين کاروان رو بخري

سرخابي نيست، قرمزه

 

اين که اون کاروانه نيست
خوب اين هم همون مسابقه نيست

اين دو برابر قبليه

،خوب اندازه مبارزه هم دوبرابر قبليه
و من و مامان يه کاروان نياز داريم

، من مي خوام از مادرم مراقبت کنم
اين يه معامله منصفانس ، قبولش کن

شانس آوردي که هنوز بعد از
اون مسابقه غداي کرم ها نشدي

خريدن يه قصر متحرک هرزه
يه خورده ثروت هم ميخواد

 

...منظورم از هرزه،مادرت نبود، منظورم اين بود که

لازم نکرده ديگه همش بزني

 

درسته، و اون شديدا به گل تلفوني آبي علاقه منده

 

متوجه منظورم شدي؟

 

بله ، کاملا شفافه ، مايکي

فقط يه دقيقه به من فرصت بده تا با همکارم مشورت کنم

 

يک کلمه از حرف هايي رو که زد فهميدي؟

 

بزار بهت بگم چيکار کني

 

لعنتي

 

من برات شرط ميبندم

 

تو چي؟

اون براش باهات شرط ميبنده

 

چي، مثل کاري که تامي آخرين بار کرد؟
يه لطفي به من مي کني؟

بهت يه لطفي مي کنم

... شرط اول با تو، اگر من بردم، کاروان مال من

و براي بچه ها يکي يه جفت کفش ميخري...

 

... اگر باختم

 

به جهنم ،مسابقه رو مجاني انجام ميدم...

 

و آخرين چيزي که واقعا ميخوام
انجام بدم شرط بندي با يه کوليه

به هرحال ، من چاره ديگه اي ندارم

 

بالاخره بايد يه طوري اونو به جنگيدم مجبور کنم
... اما اگر ببازم

راستش ، اصلا نميخوام درباره باختن فکر کنم

 

باشه، فکر کنم خرگوشه دخلش بياد

چي؟ دخلش بياد؟

 

قبول کردي، لندني؟

ما شرط بستيم

 

بهتون ميگم ، لعنتي ها!اون سگ ها رو از من دور کنيد

 

من بهتون ميگم که چه کسي
شرط بندي هاي شمارو به سرقت برده

 

،پس خوب نگاه کن ، رنگش همين باشه
خداحافظ ، بچه ها

 

پس دخل کي حسابي اومده؟

 

يه جاي اين کار ايراد داره

اين ما بوديم که مي خواستيم از اون کاروان بخريم

 

خوب پس چرا اينکار رو نکردي، تامي؟

 

هرچند که اگر بيشتر از اونچه که باهاش درافتادي
در مي افتادي بيشتر خسارت ميديدي

چي؟ يعني من عرضه انجام کاري رو ندارم

اوه، نه، تامي، من همچين چيزي نگفتم

من ميدونم تو عرضه نداري

چيزي که ما ازش صحبت ميکنيم اينه که
... اون تيکه سلاحي که توي شلوارت گذاشتي

،بيشتر از اينکه بخواد مشکلي رو حل کنه
ايجاد خسارت ميکنه

يعني ميگي اسلحه من کار نميکنه؟

تا حالا امتحانش کردي؟

 

آخيش

 

بايد اون يارو روس لعنتي موذي رو ببينم

چرا روکش کشيده بودي رو سرش؟

براي اينکه سرش رو گرم نگه دارم

چه بلايي سرش اومد؟
گلوله به صورتش اصابت کرد

فکر ميکردم اين معلوم بود

براي چي اون کار رو کردي؟
تو اونو جاي خرگوش عوضي گرفتي؟

مي خواي من چيکار کنم؟
اين مشکل رو حل کني

من دکتر جادوگر نيستم
... اما تو يه پسر شرور جامائيکايي هستي

يه پسر شرور جامائيکايي بايد بدونه که...
چطور ميشه از شر جسد خلاص شد

من جسد خلق ميکنم، نه اينکه ناپديد کنم

 

ما وارد شديم ، فرماندار

 

آفرين پسر خوب

بورو يه کمي برامون چايي بيار، ايرول ممکنه؟

 

لنگاش رو بگير

پس فکر کردي کجاش رو ميگيرم، گوش هاش رو؟

 

اميدوارم که بي موقع مزاحم نشده باشم

 

مي دونيد من کي هستم؟

 

من ميدونم

 

خوبه، اينطوري در وقت من هم صرفه جويي ميشه

 

خوب من که نميشناسم

 

شماها هميشه در بلند کردن يه جسد
به اين صورت دچار مشکل ميشيد

... ظاهرا، بهترين کار اينه که

جسد رو به شش تيکه کنيد تا در...
حمل کردنش راحت باشيد

 

ميشه يکي از شما به من بگه که شما کي هستيد؟

وقتي که به شش قسمت بريده بشه
اون وقت بايد از شر تيکه ها خاص بشيد

چون خوب نيست که اونارو توي فريزر بزاريد
ممکنه مامانتون بياد متوجه بشه

 

بهترين چيز اينه که ازشون غذاي خوک درست بشه

 

... بايد چند روزي خوکهارو گرسنه نگه داري

بعد تيکه هاي جسد مثل يه غذاي خوشمزه...
براي خوکها به نظر ميرسه

 

بايد موهاي جسد رو بتراشي و
... دندون هاش رو هم بيرون بکشي

تا در گوارش خوکها خلل ايجاد نکنه...

... البته اين کار رو ميشه بعدا هم کرد

اما شماها که نميخوايد بعدا
گوه خوک رو الک کنيد، ميخوايد؟

 

مثل کره از اسخوان ها عبور ميکنه

... حداقل به شانزده تا خوک براي اتمام کار نياز داريد

پس با هرمردي که خوک نگه ميداره...
بايد خيلي محتاطانه رفتار کنيد

... اونا هرجسمي که دويست پوند وزن داشته باشه

ظرف هشت دقيقه ترتيبش رو ميدن...

يعني اينکه هر خوک...

...ميتونه دو پوند لاشه نپخته رو...

در هردقيقه مصرف کنه...

 

... بنابراين اصطلاح

به حريصي يه خوک ، مصداق پيدا ميکنه...

 

از توضيحاتتون خيلي متشکرم
خيلي چيزهارو براي من روشن کرد

حالا اگه اشکالي نداشته باشه مي خوام
... بدونم تو چه جونوري هستي

البته سواي کسي که خوکهارو...
با آدميزاد تغذيه مي کنه

 

مي دوني کلمه قصاص چه معني ميده؟

 

... تحمل عادلانه کيفر

فاش شده توسط يه مامور مناسب...

:در اين مورد شناسايي شده توسط يه هرزه وحشتناک

من

 

... آقايون

 

چرا نميتوني فرانکي منو پيدا کني، داگ؟

اوي، ميخواي چيکار کنم؟
من که شکارچي آدم نيستم

 

توني چطور؟

توني دندون طلا

... دندون طلا کيه

! توني
اي کثافت عوضي

اون يه بدهکاره

اون موسي و برنينگ بوش رو پيدا کرد

! تو مرگت حتميه ، توني

اون شش بار گلوله خورده، داده گلوله هارو
توش رو خالي کردن و با طلا پر کردن

 

!من مي کشمت

دوتا از اونارو که پدر از طلا براش پر کرد
تو دندونهاش گذاشته، براي همين پدر رو خيلي دوست داره

 

پس چرا نميري لعنتي؟

اون بهترين فرصت توست
شش دفعه؟

 

در يک نزاع

 

خودت رو تو دردسر انداختي

 

به نظر آدم مطمئني مياد، پس منتظر چي هستيم؟

 

سلام

 

چي انقدر مهم بوده، چرا بهم نميگيد؟

... چرا فکر ميکني ما يه جسد مردي رو داريم که

که يه بازوش رو توي دفترمون از دست داده؟ ...
به من بگيد

... تو به ما چهار روز فرصت بده

تا برات الماسي بياريم به اندازه...
سايز يه خونه، شوخي نمي کنم

نظر تو چيه، ايرول؟

بنظر من حالا که تو چنگمون هستند
بهتره ترتيبشون رو بديم

مساله مربوط به روشن شدن موضوعه، ايرول

درباره فکر کردن بهت چي گفتم؟

 

بهتون چهل و هشت ساعت فرصت ميدم
باشه

اون چاق احمق کودن هم مال خودتون، اونقدر
سنگينه که بچه ها نميتونند بلندش کنند

چهل و هشت ساعت

... بعدش نوبت خانوادتونه

کاري رو که سگها انجام ندهند خوکها تمومش مي کنند...

 

پس بايد چي صدات کنم؟
دندون صدات کنم؟ يا طلا؟ يا گلوله؟

اگه خوشحالت ميکنه ميتوني منو سوزان صدا کني

توني ، يه مردي رو ميخوام برام پيدا کني

بستگي به تمام عناصر موجود در معامله داره
چندتا از اين عناصر هستند؟

چهل هزارتا

 

آخرين بار کجا ديده شده

 

در دفتر شرط بندي

 

دفتر شرط بندي؟

 

اون تلفن رو بده به من، سوزي

 

دفتر شرط بندي ديشب مورد سرقت قرار گرفت
سرقت؟ انگليسي صحبت کن

تخم انگليسي تو اين کشور همه جا پاشيده، اونوقت
توي کشور هيچکس به نظر نمياد که انگليسي داره صحبت ميکنه

سرقت ، دزدي

ميريم سراغ مردي که ممکنه چيزهايي بدونه

من احتياج به اسلحه دارم

نيازي نداري، روزباد، پسر پيرم
تو به من احتياج داري

 

من جوهر سياه رو سرتا پاي پسره ريختم

از حالا مدتها نميتونه لکه هاي جوهر رو پاک کنه

اون و دندون طلا هم همينطور

خيلي خوب ، مولت؟

 

سلام، چطوري؟
حالت خوبه ، رفيق؟

 

کراوات قشنگيه

...خيلي وقته ازت خبري ندارم، فکر ميکردم

هنوز زنده ام و خون در رگهام جريان داره

 

اما نه مثل تو، مولت

 

کي دفتر شرط بندي، بريک تاپ رو سرقت کرده؟

يه لطفي به من بکن، تون
بهت يه لطفي ميکنم ، مولت

قول ميدم جلوي دوست دخترهات آبروت رو نبرم

 

چقدر ميخواي خرج کني رفيق؟
خودت ميدوني که اوضاع چطوريه، مرد

 

راحتي، مولت؟

اين هم از محسنات کراوات زدن

حالا ميتوني قشنگ سر فرصت فکر کني، رفيق

داري چه غلطي ميکني ، تون؟

رانندگي به طرف انتهاي خيابون
در حالي که سر تو داخل ماشين منه

 

فکر ميکني دارم چيکار ميکنم؟
خوب، نکن تون

 

به جاي خمير دندون از گوه سگ استفاده ميکني؟

يواش کن ، تون

!يواش کن، توني

فکر نکنم، فکر کنم سرعتم رو زياد کنم

 

ميخواي برات موزيک بزارم

 

من عاشق اين آهنگ هستم

 

مي خوام بدونم چه کسي دفتر بريک تاپ رو سرقت کرده

 

بله ، مولت؟

فکر کنم دوتا سياه پوست که در مغازه اي
در خيابان اسميت کار ميکنند اين کار رو کردند

بهتره که چرند و پرند تحويلم نداده باشي

گفتم که دوتا سياه پوست که در
مغازه پان در خيابان اسميت کار ميکنند

خيلي روش موثري است، توني

خيلي روش هوشمندانه و لطيفي نيست، اما موثره

 

اونو هم با خودمون ميبريم؟

 

روسي بوده

 

يه روسي؟

دقيق تر بخواي ازبکستانيه

ازبکستاني؟ من با اون سگهاي روسي کار کردم

 

يه اسم بده
يورينوف

بوريس

 

بوريس تيغ کش؟
آره

مثل بوريس گلوله؟

 

چرا بهش ميگن بوريس گلوله؟

 

چونکه در مقابل شليک گلوله جا خالي ميده ، اوي

 

... اون نمي جنگه مگه اينکه براي مادرش يه کاروان بخريم

و تو هم تمام پس انداز مارو قبضه کردي...

 

،با صداي بسيار آروم و به خاطر مريم مقدس
راضيش مي کنيد بياد؟

 

،اون يه حرومزاده لجبازه
ميگه بايد از مادرش مراقبت کنه

داري به همه چي مي شاشي؟
آخه چيکار ميتونم بکنم؟

نميتونم مجبورش کنم که مسابقه بده، ميتونم؟

زنده موندنت زياد به دردم نميخوره ، ترکي ، مگه نه؟

 

اون يه آب بي دست و پاي بي فايده است
تنبيهش کن ، ايرول

 

مي خوام اون کولي بجنگه

 

... بريک تاپ فکر کرد با داغون کردن ماشين هاي بازي ما

ممکنه در تشويق کردن مايکي...
به مبارزه به من کمک کنه

 

... و اگه اون کار کافي نبود

... فکر ميکرد که ايده خوبي خواهد بود...

 

که کاروان مادر مايکي رو با آتش بکشه...

 

در حاليکه مادرش در آنجا خواب بود

 

ترکي ،از زمين بلند شو

 

... شماها

 

دنبالم بيايد ، بهتون شليک ميکنم...

 

خونسرد باش ، پسر مراقب رفتارت باش

من اسلحه دارم، پس فکر کنم
اين تويي که بايد مراقب رفتارت باش

 

چي؟

 

مي خواي دل و جيگرم رو ببيني؟

 

خداي من

متاسفم ، مايکي

 

مگه کار شماها بوده؟

 

پس چرا متاسفيد؟

 

شما دو نفر اينجا چيکار داريد؟
! برگرد بيا

تنتون ميخاره
گمشو ، وارن

 

! برگرد بورو

 

چه احساس احمقانه اي ميکردم

... مادرش هنوز در کنار ما در حال سوختن بود

و من دارم ازش درخواست مبارزه مي کنم...

 

من اون مبارزه رو انجام ميدم قبل از اينکه
باعث خسارت بيشتري بشه

 

...و اگه اون گفته بود ، نه

مي تونست خيلي بدتر از اينها بشه...

 

روس ها

 

روس ها

بايد ميدونستم

ضد سامي ، قزاق عوضي کثيف

درباره اين جهود نما چي ميدوني؟

 

يه موجود از کي جي بي سابق

 

يه مامور مخفي که در سطح بالا تعليم ديده

پيدا کردنش کار سختيه

 

بله

يه مرد غريبه ميخواد يه
الماس 84 قيراطي رو به ما بفروشه

کجاييه؟
نميدونم، گفتنش سخته

اما لهجه غليظ روسي داره

 

خوب چيکار ميتونستم بکنم؟
اون سگ به جونم انداخته بود ، نگاه کن

 

!اون روسي حرومزاده آب زيرکاه
بي خود نبود نميخواست اين کار رو خودش بکنه

... اون از همه يکي از ما

 

،تيورن، ميري پيش روسه...
به محض اينکه ديديش مارو خبر ميکني

 

الان

 

راست دسته ، مواظب باش

من از روسها متنفرم ، اما ترتيبش رو ميدم

همش مال تو ، روز باد ، پسر پيرم

 

هيچ ايرادي نداره

 

منو به يه دکتر برسونيد

! اون حروم زاده رو بکشيد
بعد برام دکتر خبر کنيد

اما اول بايد الماس رو به دست بياريم

اول الماس ، بعد دکتر

و تازه نه هردکتري ، پسر جون ، يه دکتر خوب جهود

! براي دوستم يه دکتر جهود خوب پيدا کن

 

کليدهاش رو بردار و ببين الماس رو کجا گذاشته

فکر کنم تو يه چيزي براي گفتن به ما داري
آروم ، روز باد

مي خواي که اون بتونه صحبت کنه يا نه؟

منظورت از نسخه هاي عيني چيه؟

اونا اين شکلي هستند ، مگه نه؟
و هيچکس هم شکي نميکنه

من يه خشاب خالي ديگه هم دارم ، براي مبادا

 

براي اينکه اگه مجبور شديم از صداي
زياد تا حد مرگ کرشون کنيم؟

 

بله
بوريس اينجاست

ما الان ميايم اونجا
گوشي ، صبر کن

! اون تنها نيست

 

بزن بريم

 

براي يه قزاق بسيار ماهرانه عمل کرده

 

يه روس آب زيرکاه موذي

 

پس کجاست؟

اون تنها نيست ، سه تا مرد رفتند تو خونش

بوريس رو پشت صندوق عقب قفل کردند
پس چرا اينو به ما نگفتي ؟

 

اون 3 نفر آدمايه خشني به نظر ميرسيدند؟

خيلي داغون بودند

بيايد از اينجا بريم
روسه رو چيکار کنيم؟

مي خوام دفنش کني

 

باشه

 

فکر کنم بهتر باشه برات يه اسلحه جديد بخرم

اما ايندفعه امتحانش کن

تا محل اون روسه چقدر راهه؟

تا يه دقيقه ديگه ميرسيم

 

پس زود باشيد
نه ، نه ، نه اينقدر سريع ، ويني

ما از پس اونا برنماييم ، بايد تعقيبشون کنيم

 

تو نبايد از اين چيزها بخوري

چرا؟ مگه چه عيبي داره؟

براي معده خوب نيست
خفه شو

چطوري از شرش خلاص بشيم ؟

ميخواي بهش شليک بشه؟
يه کمي سر و صدا داره

مي خواي با چاقو بکشمش ؟
اين يه کمي بيرحمانه است

بالاخره ميخواي بکشيش يا نه؟
من تيکه تيکش ميکنم ،چاقو دارم

دل و جرات ميخواد

اينا کار مي کنند؟

البته که کار مي کنند

اما از کجا ميدوني؟
اينا که اصل نيستند

تو درباره نسخه هاي عيني چي ميدوني؟

 

تو درباره نسخه هاي عيني چي ميدوني؟

خودت ميخواستي ببيني که اينا کار ميکنند يا نه

منظورم اين نبود که تو ماشين
! امتحانش کني ، سل ، اي عوضي

،مي خواي با اون چاق چيکار کني
دندونش رو خلال کني؟

اونو بزار کنار يه قمه مناسبتر اون پشت هست

گاوها فقط در اين 8000 سال گذشته اهلي شدند

قبلا ، مثل يه کاميون وحشي همه جا ول بودند

سيستم دستگاه گوارش بشر هنوز به
هيچ محصول لبني عادت نکرده

بورو گمشو ، تامي اين مضخرفات رو از کجا خوندي؟

بزار يه لطفي در حقت بکنم

 

اي بابا

تو چاقو ميخواي؟

،من ؟ نه ، من نيستم
من بلد نيستم با چاقو چطوري ميشه کشتش

اين فقط يه چاقوست

پس چطوري اين همه سال
از تشکيلاتت محافظت ميکردي؟

، هر چاقو لبه تيز و لبه کند داره
مي خواي بهت درس بدم ؟

 

اون بوريسه ؟

 

اوه ، تيرون چيکار کردي؟

 

روز باد چي؟

اگه دوست داري ميتوني با خودت بياريش

 

اما کدوم قسمتش رو دوست داري ؟

 

دارن ميان بيرون

 

پياده شو تعقيبشون کن

خودت رو بپوشون

داري جلب توجه مي کني

متاسفم که جلب توجه ميکنم ، توني

 

آهاي ، تو اون سگ رو با خودت نمي بري ، وينس

خوب نميتونم که اينجا ولش کنم ، ميتونم؟

 

يه شات از اون مشروب سياه ، صاحب خونه

 

فکر ميکردم رفتي خودت رو تميز کني
دستشويي اون پشته

اون در رو باز گذاشته
فکر نکنم فکر خوبي باشه

مي خواي بريم تو ؟

نمي خوام برم اون تو ، اون يه حرومزاده خطرناکه

اون سياه پوست هاي زيادي رو کشته

، اون از اين اسلحه هاي آشغالي زياد داره
اون آدم نرمالي نيست

من اهميتي نميدم که کي ميخواد باشه

من يه اسلحه ميخوام که کار کنه
و ميخوام اينو بهش بگم

 

خداي من ، تامي تو واقعا دل و جرات پيدا کردي

پس زودباش قبل از اينکه آلمان ها به اينجا برسند

فقط بهش بگو که مسئول کيه

 

... بوريس

 

تو واقعا حرفت رو بهش گفتي

 

ماهي غرق شده

 

بيا دنبالمون

... و داگ

 

عجله کن ...

 

نمي خوام سر و صدايي ايجاد کنم
... يا گلوله اي تو صورتت شليک کنم

مگه اينکه چيزي رو که ميخوام بهم ندي ...

 

اسمت چيه ؟

 

بکشش

 

! اسلحه رو ول کن

 

پس معلوم ميشه که رئيس اينجا تويي
... که نقش معامله رو بازي ميکني

 

و اون 2 تاي ديگه نقش تخمهارو بازي ميکنند ...

 

: دو جور تخم داريم

 

تخم هاي پر دل و جرات و تخم هاي بزدل و ترسو

اين حرفهاي آخرته پس سعي کن
بجاي وراجي براي خودت دعا کني

 

... معامله ها ديد شفاف ندارند

 

... باهوش هم نيستند

، اونا بوي آلت تناسلي زنها رو ميدن
فقط يه کار ازشون برمياد

 

... حالا فکر کردي بوي آلت تناسلي زن ميدي

...و 2 تا تخم ترسو با خودت برداشتي آوردي...

براي خوش گذروندن ، اما رو دست خوردي...

 

چون اينجا آلت زني وجود نداره ...

 

مگه اينکه يکيتون نقش زن رو بازي کنه ...

 

... مثل يه هرزه

 

داري تجديد نظر مي کني ...

 

تو ترسيدي

 

صداي برخورد تخم هاتون از ترس رو دارم ميشنوم

 

در واقع نوشته اسلحه کپي شده از روي
... نسخه اصلي در اين طرف اسلحه ات معلومه

 

... و در واقع من يه هفت تير عقاب صحراي 50 اينچ دارم ...

 

...که در اين طرف اسلحه من نوشته شده که...

 

...که بايد عمل کنه...

 

دل و جراتتون داره مثل حضورتون
آب ميشه و کوچولو ميشه

 

... حالا

 

گم شيد بريد...

 

در رو قفل کن

! قفلش کن

 

اون کيف رو بده من

 

گمشو

 

شليک کن

همين کار رو ميکنم ، من مي کشمش

 

اون کيف رو بده من وگرنه مي کشمت

 

ميدوني چيه؟

تو هم بورو گمشو

 

بفرما منو بکش ، اگه اينکار رو بکني
بهم لطف بزرگي کردي ، اي روس عوضي

شماها!اسلحه هاتون رو بندازيد

 

!عوضي

!تو اسلحت رو بنداز

 

خيلي خوب

 

... اوي

!جورابهات رو بکش بالا

 

تيرون ؟
لعنتي، بزن از اينجا بريم

 

اون کيف رو بده به من

 

... اوي

 

کيف کجاست؟...
اسلحه رو بزار کنار

 

بوريس اينجا چکار مي کنه؟

 

بوريس ، تو اينجا چيکار ميکني؟

!خفه شو

 

کيف کجاست؟

 

اي آشغال عوضي
مواظب حرف زدنت باش، بوريس

حالا نشونت ميدم

 

! مرده شورت رو ببرن

 

نزديک بود

اي بابا

 

همتون بريد به درک

 

اي حرومزاده خوش شانس

 

خداي من ، نقص نداره

 

بهش دل نبند، قراره بديمش به بريک تاپ

سگ رو بزار اينجا باشه

سل، چرا فرار کنيم
...چون زندگي خيلي کوتاهه ، وينسنت

و اگر بريک تاپ بخواد ميتونه کوتاهترش هم بکنه...

حالا اون سگ رو بزار اينجا...
من ميخوام سگ رو بزارم اينجا

!نگران اون نباش

و اگه اون سگ خسارتي بزنه، مسئوليتش با توست

 

طوري نيست

 

بشين

 

من نميخوام بريم اونجا، ديگه منو نخواهي ديد

خوب اگه نري اينطور ميشه

 

... خيلي خوب ، تو اون الماس رو بده به من

و من ميدمش به بريک تاپ، باشه؟...

باشه، يه دقيقه به من فرصت بده

 

چرا گذاشتيش اونجا؟

 

گذاشتمش اونجا تا کسي ازمون ندزده

تو مال اين سياره نيستي، هستي؟

... آخه کدوم آدم احمقي از دوتا سياه که اسلحه دارند

و توي ماشيني نشستن که قيمتش...
از پيرهن تو هم کمتره ، دزدي ميکنه؟

 

توني دندون طلا و دوستش ، عقاب صحرا 50 اينچ

آخه اونا چيکار به اينجا دارند؟

اونا هردوشون به من خيره شدند

 

هيچ وقت نبايستي پيش بيني هاي
احمقانه رو دست کم بگيري

حالا از ماشين بريد بيرون

 

و اسلحه هاي اسباب بازيتون رو هم بزاريد تو ماشين

 

ببين، فقط بهش بگو که الماس تو دفترته

من يه فکري مي کنم

 

چرا داره عرق ميريزه؟

 

اوه ، مهم نيست

تامي ، چرا انقدر پوستت نشتي داره؟

يه کمي نگرانم ، راستش
نگران چي؟

 

اگه اون کوليه حريفش رو
باز هم ناک اوت کنه چي؟

اون قبلا هم اينکار رو کرده، مگه نه؟

اونوقته که قبل از اينکه از ساختمون بيام
بيرون کشته ميشيم و غذاي خوکها ميشيم

 

خوشحالم که تو همچين شرايط
اظطرابي تو انقدر خونسردي

 

، بدبيني منو ببخش
اما من به اين کوليه اصلا اطمينان ندارم

فکر کردي من به اين موضوع فکر نکردم

امشب مراسم تدفين مادرشه خدا رحمتش کنه

 

مي دوني که کولي ها در مراسم تدفين
دوست دارند مشروب بخورند

من اصلا نگران اين نيستم که
مايکي اون يارو رو ناک اوت کنه

من فقط نگران اينم که اون تا راند چهارم ميتونه دووم بياره

اگه تا راند چهارم نکشيد چي؟

... ما قبل از خروج از ساختموم کشته ميشيم

و تصور ميکنم غذاي خوکها ميشيم...

 

پس چرا انقدر خونسرد گرفتي نشستي؟

 

... گفتم
!شنيدم چي گفتي ، تامي

 

مگه ما چاره ديگه اي هم داريم ، هان؟

تو نشونم بده که چطور ميشه
... يه کولي وحشي رو کنترل کرد

تا من هم نشونت بدم چطوري ميشه...
يه گانگستر رواني رو کنترل کرد

 

!لعنتي !ميرم يه قدمي بزنم

 

اوه ، اون سگ لعنتي

 

بورو ، سگ رو بگير

 

اينجا يه کمي به هم ريخته شده، مگه نه؟
پنجره رو باز کن

 

شماها مثل حيوون زندگي ميکنيد

 

الماسه کجاست؟

زودباش ، کجاست؟
اينجاست

کجا؟ کجا؟
من گذاشته بودمش تو يه جعبه

 

خاليه

من داره اعصابم خورد ميشه، توني خودت يه کاري بکن

 

!نه ، من جدي ميگم

سگه ، حتما سگه برش داشته

 

پس بزار يه نگاهي بندازيم ، ميشه؟ توني

 

چيه؟
سگ رو بگرد

 

منظورت چيه، سگ رو بگرد؟
منظورم اينه که بازش کن

 

قوطي کنسرو نيست که ميگي باز کن

ميدوني که منظورم چيه

 

اين يه کمي کار خشنيه

 

اينو ميدونم

 

نه ، تو نبايد اين کار رو بکني

 

!اين لعنتي داره سوت ميزنه

تا حالا نشنيدي سگي سوت بزنه؟
!اون هفت تير لعنتي رو بده به من

 

!ميخوام به سگه شليک کنم

 

!اون سگ لعنتي رو بکش

 

اي حرومزاده موذي

 

خدا رو شکر

 

!من از سگها متنفرم
زودباش ، توني

 

!توني ، زودباش

 

توني؟

 

چيزي براي گفتن نداري؟
چرا، به انگليس نرو

 

،اون سگ به کمپ کولي ها برميگرده
هميشه اونجا برميگرده

آخه اون سگ چجوري ميخواد کمپ کولي هارو پيدا کنه؟

تا حالا کمپ رو بو کردي ، سل؟

بسيار خوب،اما بايد صبر کنيم تا هوا روشن بشه

و اونوقت بايد از شر اين اجساد خلاص بشيم

اون يکي با اون رو ، قوري رو سرش داره
بوي تعفن ميده

درسته، بيا اول اينارو بچپونيم
تو ماشين و بعد بريم دنبال سگه

 

ميکي

 

!ميکي

 

تو حالت خوبه ، ميکي؟

 

به نوشيدني احتياج دارم

 

!تو نبايد بهش مشروب بدي

به اون نميدم ، ميخوام خودم بخورم

 

آه ، رفيق

 

اون يارو اندرسون از اون کله خرهاي
حرومزاده است،خلاصه حواست رو جمع کن

 

فهميدي، ميکي؟

 

!ميکي

 

!بايد برم توالت

 

اگه کوليه يا ترکي يا دوست دخترش
قبل از من بيرون اومدند...

اون حروم زاده ها رو بکش...

 

زود باش ديگه ، ناسلامتي مسابقه داريم

 

خيلي خوب، تام

 

اميدوارم ايندفعه نمايش بهتري داشته باشيم
اين جبرانش رو ميکنه

ميکي راند چهارم مرخص ميشه

تري اونجا مسئول شرط بندي هاست

حالا ، بايد منو ببخشي

اگه ايندفعه کولي شکست بخوره مي بخشمت

 

بر و بچه هاي ما در کمپ؟
اونا الان اونجان

 

من از کولي ها متنفرم

 

تا کي بايد اينجا بمونيم؟
تا هروقت که بشه، حالا خفه شو

 

از اين کولي هاي لعنتي متنفرم

 

اون لعنتي نعشه است؟

اون هميشه قبل از مبارزه همينطوريه

مي دوني کي بايد زمين بخوري؟

البته که ميدونه کي بايد شکست بخوره

هي خوشگله کي با تو صحبت کرد؟
اون از اون پرسيد،مگه نه؟

خوشگله؟ خوشم اومد،ايرول

دفعه ديگه که رو مامانمت رفتم حتما اينو به خاطر خواهم سپرد

الان جاش نيست
مبارزه غم انگيزي خواهد شد

اما مبارزه خوبي خواهد شد، يه جنگ تمام عيار

و به تو هيچ ربطي نداره

 

يه کمپ پر از کولي ها هست که
ممکنه فکر نکنند که تو بامزه هستي

نه وقتي که مشغول خاموش کردن
آتش پشت بچه هاشون باشند

 

حالا بلند شو کارت رو بکن لعنتي

 

!سه راند و بعدش مثل شلغم ولو ميشي، مگه نه، کولي

 

اينجا من مسئول هستم
مسخره بازي ، چشم غره ممنوع

!بدترين هاتون رو بريزيد بيرون، شروع کنيد

 

اينجا چه خبره؟
ميخواي تمومش کني يا نه؟

 

شانس آورد که زنگ زده شد

 

تو عواقب شکست دادن اون مرد رو ميدوني؟

اونو ناک اوتش نکن ، ميکي

 

خيلي خوب،جدا شيد

 

چيه ، مگه اون لعنتي کره؟

 

داره چيکار ميکنه؟

 

بيا بشين

 

داري چه غلطي ميکني، ميکي؟

داري مثل پري ها ميرقصي

اونا مارو دار ميزنن اگه بفهمن ساختگيه

 

برو اون وسط حالش رو جا بيار

 

اما تو رو به خدا ناک اوتش نکن

 

تنها کاري که بايد بکني اينه که ديگه بلند نشي

 

حالا دخل ما اومد

 

اون نميتونه بلندشه

ديگه جاي ما اينجا نيست

کولي احمق ميدونه که بريک تاپ
... علاقه به کشتن ميمونها داره

با اون نفراتي که بيرون از کمپ منتظر گذاشته...

،وقتي کمپ رو به آتش بکشند
ميدونم که بعدش نوبت ماست

 

تو چراغ قرمز رو رد کردي و داري ورود ممنوع ميري؟

اون اسلحه رو بده من

و هي قهرمان يه ماشين ميخواد زيرت کنه

خوب چيکار ميکني؟

 

يه کار خيلي احمقانه

خوشکت ميزنه و زندگيت در مقابل
... چشمات خاموش ميشه

چون که تو اونقدر ترسيدي که نميتوني فکر کني

تو فقط خوشکت ميزنه و فقط يه قيافه
احمقانه از خودت نشون ميدي

اما کولي نه، نترسيده بود، چرا؟

چونکه اون نقشه داشت

 

... قبلا به مغزم خطور کرده بود

که اون باعث مرگ مادرش شده بود...

 

براي هر عملي، عکس العملي هست

...و عکس العمل کولي گرانه

 

يه چيز کاملا نابود کننده...

 

پيت، با من صحبت کن

اگه ميخواي دوستت صدات رو بشنوه
بايد بلندتر از اينا صحبت کني

 

اون اسلحه رو بده من
من اسلحت رو بهت ميدم، تخم سگ

 

اون وقتي بود که فکر ميکردم
کولي پولش از پارو بالا ميزنه

 

براي همين اون حرومزاده زمانيکه قراره که
شکست بخوره هرگز شکست نميخوره

 

...ما ، مات و متحير شده بوديم

 

در حاليکه مشغول تميز کاري بود...

 

ما حالا وضعمون از زماني که شروع کرديم
بدتر هم شده

 

... رزو بعد ما به کمپ کولي ها رفتيم

اما کولي ها شبانه ناپديد شده بودند ...

که احتمالا کار خوبي کرده بودند

با توجه به اينکه اونا 12 نفر رو يه جايي
در همون منطقه دفن کرده بودند

کجاست؟

مطمئنا اينجا نيست

 

ما نميتونيم ازش بخوايم براي ما بجنگه
نميتونيم پيداش کنيم، ميتونيم؟

تو يه کولي رو که نخواد پيدا بشه نميتوني پيدا کني

 

اون لابد الان در يه کمپي در کامپوچيا باشه

 

لعنتي!بيا بريم

 

اينجا چيکار مي کنيد؟
چه ربطي به تو داره؟

 

خوب حالا اينجا چيکار داريد؟

 

سگم رو آوردم براي گردش ، مشکل چيه؟

 

تو ماشين چيه؟

 

صندلي ها و فرمون

 

درباره کولي ها چي ميدوني؟

 

مي دونم که قابل اعتماد نيستند

 

خيلي خوب ، سگت رو برو بيار

 

بورو سگت رو بيار تامي

 

سگ

 

، خيلي خوب، پسر، زودباش
!بيا ديزي ، نه ، ديزي

 

اون عاشق سگشه

هميشه با هم بازي هاي بچه گانه مي کنند

،اينقدر سر به سرش نذار
!سوار ماشين شو ، تامي

 

،آفرين پسر ، آفرين پسر
آفرين پسر خوب ، ديزي

 

... ميشه به من بگي

چرا يه مرد مرده با يه دست گمشده
تو صندوق عقبت داري؟

 

... هي ، جورج

 

اون يه قوري ر وسرش نيست ؟

 

اوه ، تو عاشق سگ هستي ، مگه نه ، تامي؟

 

تامي تشويقم کرد تا سگ رو نگه دارم

،در نهايت باهاش موافقت کردم
به شرطي که به دام پزشک ميبردمش

آخه طاقت و تحمل سوت اون سگ رو نداشتم

...دامپزشک يه کفش نيمه هضم شده،يه اسباب بازي سوتي

و يه الماس 84 قيراطي از تو شکمش بيرون کشيد

 

واقعا اعجاب انگيز بود که در يک هفته چه اتفاقها که نيوفتاد

اما هنوز خفش نکرد

 

خوب ، تو چيکار ميکني؟

برو پيش مردي که درباره اين جور چيزها
اطلاع داشته باشه

خوب نظرت چيه؟

 

کسي رو ميشناسي که علاقه مند به خريد الماس باشه؟

 

من شايد بخرمش

 

Subtitles by
fallofserafim

fallofserafim@yahoo.com